به گزارش مشرق، پس از مهار غائله 30 بهمن در گلستان هفتم خیابان پاسداران که چهار شهید و چندین مجروح بر جای گذاشت، افراد و مجموعههایی از برخورد هوشمندانه نیروی انتظامی با این غائله امنیتی اجتماعی ما نند هر شکست و پیروزی، بر آمده از نقاط ضعف و قوت است که بررسی آن میتواند بر توانمندیهای این نیرو در مواجهه با چنین غائلههایی بیفزاید.
بیشتر بخوانید:
آخرین جزئیات از پرونده اغتشاشگران پاسداران از زبان رئیس پلیس
درباره اصل ماجرا دو دیدگاه کلی وجود دارد: 1- دیدگاهی که آن را کاملا یک حادثه دفعی و بدون برنامه ریزی و ارتباط با دشمنان داخلی و خارجی میداند. باورمندان به این دیدگاه بیشتر سعی داشتهاند با بی اعتنایی به جنایت آفرینی آنها و عبور آهسته از فاجعه منجر به شهادت چهار شهید بزرگوار، این دیدگاه را چنین بازتاب دهند تا به هنگام اتهام بتوانند خود را تبرئه کنند.2- دیدگاهی که این غائله را حلقهای از زنجیره توطئههای دشمن میداند که آخرین آن نیز نیست و برای اثبات آن نیز ادله تحلیلی و مصداقی خود را دارد که برای نمونه به ذکر یکی از ادله مصداقی اشاره میشود. چند روز پس از پایان غائله در برخی خطوط مترو زنان جوانی دیده شدهاند که با برداشتن روسری سایر مسافران زن را نیز تشویق به کشف حجاب میکنند و میگویند در گلستان هفتم دست و پای تعداد زیادی از مردم را شکستهاند و شما با کشف حجاب، حمایتتان از آنها را اعلام کنید و مقابل نظام بایستید. به اعتقاد نگارنده نیز ماجرای گلستان هفتم نه یک حادثه که یک غائله برنامه ریزی شده و حلقهای از زنجیره غائله آفرینیهای پی در پی برای شکستن دژ امنیت عمومی و ایجاد آشوب و بلوای کور و به هم ریختگی منجر به هرج و مرج حداکثری و ... است.
بنابراین چون امنیت عمومی با هدف آشوبهای کور اجتماعی هدف است؛ باید غائله 30 بهمن گلستان هفتم از چند منظر بازخوانی و بررسی شود؛ حتی اگر این غائله غیرمرتبط با برنامه ریزی دشمن هم باشد چون امنیت عمومی را به چالش کشیده بازخوانی و بررسی آن ضرورت دارد؛ از این رو به چند نکته اشاره میشود:
بیشتر بخوانید:
مالهکشی اصلاحطلبان بر جنایت دراویش
1-اقتدار؛ مهمترین رکن امنیت و تأمین و حفظ آن و به ویژه حفظ آن، اقتدار است. اقتدار رابطه مستقیمی با امنیت دارد. افزایش اقتدار افزایش امنیت را در پی دارد و برعکس. در مسائل داخلی نیروی انتظامی عهدهدار امنیت است از این رو باید در این نیرو به مقوله اقتدار و مسائل مربوط به آن به عنوان موضوعی راهبردی در مباحث نظری و راهکارهای اجرایی و برنامهای در حوزه عملیاتی توجه ویژه و مستمر و روز آمد شود.
2- تلخترین تلخی؛ تلخیها در غائله گلستان هفتم زیاد بود اما شاید تلخترین آن زمانی بود که یکی از سرکردگان این غائله آفرینی با جسارت مقابل افسر نیروی انتظامی ایستاد و با رجزخوانی وی را تهدید کرد و برای آزادی دوست سارقش با ذکر آزادی بی قید و شر نیم ساعت فرصت داد. تلخی این قضیه در این بود که وی اقتدار نیروی انتظامی را مخدوش کرد؛ از این رو اگر جرم وی سنگینتر از جرم قاتل شهیدان این غائله نباشد، کمتر نیست زیرا مخدوش کردن اقتدار نیروی انتظامی در فیلم کوتاهی که به دست هزاران نفر رسید، میتواند باعث تجری و جسارت واهی بسیاری از فریب خوردگان و مستعدان فریب خوردن شود.
3- تجربه موفق یا ناموفق؛ همانگونه که دیده و اعلام شد؛ نیرویهای عمل کننده انتظامی و بسیجی؛ بدون در اختیار داشتن سلاح گرم عملیات مقابله با اراذل و آشوبگران را آغاز کردند و بعضاً به این مسئله افتخار شد. پرسش مهم در این باره این است که این اقدام درست است یا خیر؟ البته بحثهای مهم مربوط به این روش اقدام که مربوط به فتنه 88 است در جای خود محفوظ است و حتی این روش در مهار آشوبهای اوایل دی ماه سال جاری نیز جواب داد؛ با وجود این جا دارد با توجه به غائله مورد بحث به پرسش طرح شده جواب دقیقتری داد؛ آیا لازم است همه نیروهای مقابله کننده غیرمسلح باشند یا نه باید تعداد مشخصی از آنها با دیدن آموزشهای ویژه خود کننترلی و تبعیت پذیری بالا در هنگام هر گونه بحرانی، با مأموریت خاص در چنین رویدادهایی حاضر شوند و با استفاده از تجهیزات خاص در مهار چنین ماجراهایی نقش ویژه ایفا کنند؟
4- تأخیر در مهار؛ سخنگوی نیروی انتظامی اعلام کرد، پس از بی نتیجه ماندن مذاکره با آشوبگران و آغاز درگیری نیروی انتظامی ظرف پانزده دقیقه با دستگیری حدود 300 نفر به غائله پایان داد. این سرعت عمل موفقیت آمیز این پرسش را پیش میکشد که چرا نیروی انتظامی، پیش از اینکه کار به این مرحله بغرنج و هزینهدار برسد دست به این اقدام نزد. آیا جمع آوری اطلاعات ناقص و یا غلط بود و یا برآوردهای تحلیلی از وضعیت دیگری حکایت داشت و یا نیروی لازم در اختیار نبود و ...؟
5- نیروی انتظامی در صف مقدم؛ در بین سازمانها و ارگانهای متعددی که در کشور فعالیت دارند؛ این نیروی انتظامی است که در صف مقدم پذیرش مسئولیتها و مأموریتهای سنگین قرار دارد و با حضور بی وقفهاش در همه صحنه ها و ساحتها امکان فعالیت مطمئن برای همگان را فراهم میسازد؛ از این رو همه باید تلاش کنند تا ابزار افزایش اقتدار این نیرو بیش از بیش فراهم شود تا با تقویت امنیت عمومی فعالیت همگانی در سایه این امنیت برای آحاد جامعه میسر گردد.
زمستان امسال سال گلاب گیری در گلستان هفتم بود. نیروی خدوم و شریف انتظامی و بسیج سرافراز برای امنیت عمومی چهار شهید دادند و نام بلندشان را برای همیشه در صدر فهرست شهدای امنیت ثبت کردند؛ آیا شورای شهر هم توفیق پیدا میکند با تغییر نام گلستان هفتم به "شهدای امنیت" به وظیفه حداقلیاش در این باره عمل کند یا ...؟
رضا گرمابدری